کد مطلب:50526 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:172

اصل کرامت











«كرامت» در لغت به معنی بزرگوار شدن و شرافت و حرمت داشتن است،[1] و از نظر تربیتی نزاهت از پستی و فرومایگی و برخورداری از اعتلای روحی است،[2] و این

[صفحه 292]

كرامت امری است ذاتی آدمی كه خدای متعال انسان را بدان مفتخر كرده است:

(و لقد كرمنا بنی آدم و حملناهم فی البر و البحر و رزقناهم من الطیبات و فضلناهم علی كثیر ممن خلقنا تفضیلا.)[3] .

و براستی فرزندان آدم را كرامت بخشیدیم و آنان را در خشكی و دریا برنشاندیم و از چیزهای پاكیزه به ایشان روزی دادیم و آنان را بر بسیاری از آفریده های خود برتری آشكار دادیم.

«خدای سبحان، انسان را به عنوان نوع كریم معرفی كرد. فرمود: (و لقد كرمنا بنی آدم) یعنی این نوع انسان، فی نفسه، كریم خلق شده و شایستگی كرامت زاید را هم دارد... صدر آیه ناظر بر كرامت نفسی انسان است: (و لقد كرمنا بنی آدم) و ذیل آیه، ناظر به كرامت نسبی است: (فضلناهم علی كثیر ممن خلقنا). پس خدای سبحان انسان را به عنوان نوع كریم یاد كرده است.»[4] .


تاج كرمناست بر فرق سرت
طوق اعطیناك آویز برت


تو خوش و خوبی و كان هر خوشی
تو چرا خود منت باده كشی؟


جوهرست انسان و چرخ او را عرض
جمله فرع و پایه اند و او غرض


ای غلامت عقل و تدبیرات و هوش
چون چنینی خویش را ارزان فروش؟[5] .


انسان موجودی است كه تاج كرامت الهی بر سر و گردنبند موهبت ربانی بر سینه دارد و در والاترین درجه ی شرافت قرار دارد. همه چیز فرع وجود اوست و او مسجود فرشتگان است. امیرمومنان علی (ع) مردمان را بدین حقیقت توجه داده و فرموده است:

«و استادی الله سبحانه الملائكه ودیعته لدیهم و عهد وصیته الیهم. فی الاذعان بالسجود له و الخشوع لتكرمته.»[6] .

پس خداوند از فرشتگان خواست تا آنچه را در عهده دارند ادا كنند و عهدی را كه پذیرفته اند وفا كنند. و در برابر كرامت انسانی، به نشانه ی خضوع و خشوع، سجده آورند.

انسان به سبب این كرامت ذاتی میل به والایی دارد و این بهترین بستر شكوفایی آدمی

[صفحه 293]

است، چنانكه زمینی را كه نیكو برای رشد نبات است «ارض مكرمه للنبات» گویند.[7] .

پس زمین كرامت آدمی بهترین زمینه ی رشد و تعالی اوست، زیرا خدای متعال او را چنین آفریده است كه به كرامت ذاتی خود میل به نزاهت از پستی مرتبه ی طبیعت و نیل به والایی مرتبه ی حقیقت خویش دارد. امیرمومنان علی (ع) بدین جهت فراخوانده و فرموده است:

«صابروا انفسكم علی فعل الطاعات و صونوها عن دنس السیئات، تجدوا حلاوه الایمان.»[8] .

نفسهای خود را بر انجام دادن طاعات نگاه دارید و آنها را از آلودگی گناهان دور بدارید تا شیرینی ایمان را بچشید.

«یعنی خودتان را با شكیبایی بر حسنات وادار كنید و آبرویتان را از آلودگی گناه حفظ كنید، آن گاه مزه ی ایمان را می چشید. آن كه طعم ایمان را چشید، در كوی كرامت قدم گذاشته و تدریجا كریم خواهد شد. اگر خدای سبحان فرمود: (و لقد كرمنا بنی آدم) یعنی كرامت نفسی را، به بنی آدم داریم، یعنی انسان می تواند از آن جهت كه انسان است، كریم باشد. و اگر كسی در اثر گرفتاری دنائت، از مقام انسانیت پایین آمد و از این نشات تنزل كرد، دیگر مصداق انسان نیست. انسان روحی دارد كه حقیقت او را تشكیل می دهد و این روح طبعا كریم است. انسان دارای دو حقیقت همسان نیست كه یكی روح و یكی جسم باشد، بلكه یكی اصل است و دیگری فرع، همان روح كه اصالت انسان را تامین می كند، دارای درجات گوناگون است. پس آنچه را خدای سبحان به عنوان اصل به انسان داد، كرامت است. علل و عواملی دیگر ممكن است باعث بشود كه انسان این سرمایه را شكوفا كند یا آن را از دست بدهد. پس انسان فی نفسه كریم است. ممكن است گرایشهایی با عالم طین و خاك داشته باشد، اما روحا و فطرتا به سمت كرامت متمایل است. بیان امام ششم- سلام الله علیه- این است كه (امیرمومنان علی- علیه السلام- می فرمود:) «اصل الانسان لبه»[9] . انسان دارای دو اصل همسان (یكی بدن و یكی روح) نیست تا روح نسبت به این فضایل بی تفاوت باشد. بلكه دارای یك اصل است به نام روح و یك فرع است به نام بدن و این اصل هم به سمت كرامت گرایش دارد. لذا خدای سبحان انسان را فی نفسه كریم معرفی كرد.»[10] .

[صفحه 294]

این گونه است كه كرامت بستر ربانی شدن آدمی و مظهریت اسما و صفات الهی است. آنچه وجود انسان را در جهت كمال مطلق شكوفا می سازد كرامت است.

بر اساس چنین بینشی كرامت انسان و حرمت مسلمان از همه چیز والاتر و پاس داشتن آن از همه ی امور واجب تر است. امام علی (ع) در آموزشی اساسی فرموده است:

«ان الله سبحانه انزل كتابا هادیا بین فیه الخیر و الشر، فخذوا نهج الخیر تهتدوا و اصدفوا عن سمت الشر تقصدوا. الفرائض الفرائض! ادوها الی الله تودكم الی الجنه. ان الله حرم حراما غیر مجهول و احل حلالا غیر مدخول و فضل حرمه المسلم علی الحرم كلها.»[11] .

همانا خدای سبحان كتابی راهنما را نازل فرمود و در آن نیك و بد را آشكار نمود، پس راه خیر را بگیرید تا هدایت شوید و از راه شر برگردید و به راه راست روید. واجبها! واجبها! آن را برای خدا به جا آرید كه شما را به بهشت می رساند. خدا حرامی را حرام كرده كه ناشناخته نیست و حلالی را حلال كرده كه از عیب خالی است و حرمت مسلمان را از دیگر حرمتها برتر نهاده است.


صفحه 292، 293، 294.








  1. لسان العرب، ج 12، ص 76.
  2. عبدالله جوادی آملی، كرامت در قرآن، چاپ سوم، مركز نشر فرهنگی رجاء، 1369 ش. صص 23 -21 و نیز ن. ك: لسان العرب، ج 12، صص 77 -76.
  3. قرآن، اسراء: 70.
  4. كرامت در قرآن، ص 18.
  5. مثنوی معنوی، دفتر پنجم، ص 818.
  6. نهج البلاغه، خطبه ی 1.
  7. معجم مقاییس اللغه، ج 5، ص 172، لسان العرب، ج 12، ص 77.
  8. شرح غررالحكم، ج 4، ص 224.
  9. امالی الصدوق، ص 199.
  10. كرامت در قرآن، صص 42 -41.
  11. نهج البلاغه، خطبه ی 167.